صبوری به سبک آلمانی
هفته قبل برایتان از کمبود خلاقیت در مردم آلمان و استفاده از روشهای سنتی گفتم و توضیح دادم که در برخی موارد، ایران برای پیشرفت کشور مناسبتری است و استارتاپها در ایران چابکترند و سریعتر پیشرفت میکنند. این هفته قصد دارم کمی از خوبیهای آلمان بگویم. خوبیهایی که دانستن آنها برای شما خالی از لطف نیست.
آلمانیها مردم صبوری هستند. آنها یاد گرفتهاند که برای رسیدن به نتیجه، باید صبر کرد. اگر علاقهمند به فوتبال باشید، میدانید که تیمهای آلمانی تا ثانیه پایانی بازی ناامید نمیشوند و دست از تلاش نمیکشند. درست برخلاف ما ایرانیها، که خیلی سریع ناامید میشویم و شکست را میپذیریم و رها میکنیم. یا کمترین تغییر مربی در رشتههای مختلف ورزشی در آلمان اتفاق میافتد و به مربیانشان تا جای ممکن اعتماد میکنند و فرصت میدهند. این خصوصیت، برای استارتاپهای آلمانی یا کلا کسبوکارهای نوپایی که در آلمان تاسیس شدهاند، از آلمان یک بهشت بیهمتا میسازد.
این مطلب در تاریخ ۱ مهر ۱۳۹۸ در روزنامه هفت صبح منتشر شده است که میتوانید با کلیک بر روی اینجا آنرا در سایت هفت صبح مشاهده کنید.
برای یک کسبوکار نوپا و برای موسسان آن، چه چیزی بهتر از این وجود دارد که سرمایهگذاران در کمال صبر، حتی بعد از ۳ سال از سرمایهگذاری و عدم بازگشت سرمایه از استارتاپ حمایت کنند؟ این موردی است که در سایر کشورها و نه فقط ایران، نمیتوان به راحتی یافت. تفاوتی نمیکند که سرمایهگذاری که شما برای استارتاپتان پیدا کردهاید، بزرگترین اپراتور آلمان باشد یا یک پیرمرد ثروتمند، در هر حال خیالتان راحت است که انتظار سوددهی سریع و ۱۸ ماهه ازتان نمیرود.
اگر این صبر را فقط در شرکتهای بزرگ میدیدم، تصور میکردم که قسمتی از بودجه سالانهشان به سرمایهگذاری در استارتاپها اختصاص داده شده و برایشان تفاوت چندانی ندارد که سرنوشت آن استارتاپ چه میشود.
اما وقتی میبینم که حتی افراد ثروتمند که به عنوان شخص حقیقی روی یک کسب و کار سرمایهگذاری میکنند هم همین قدر صبور هستند، مطمئن میشوم که این موضوع ریشه در فرهنگ جرمنها دارد که مردمانی با آستانه صبر بالا هستند.
از طرف دیگر، هفته قبل گفتم که تعداد استارتاپهایی که به محصول رسیدهاند و در حال فعالیت هستند، در آلمان خیلی زیاد نیست.
حتی اگر ایده جدیدی هم ندارید، کافیست ایده یکی از استارتاپهای موفق سایر کشورها را به آلمان بیاورید، تیمی تشکیل دهید، آنرا اجرا کنید و با در دست داشتن محصول نهایی، طرح تجاریتان را برای موسسات مالی بزرگ، اپراتورها و شرکتهای سرمایهگذاری ارسال کنید تا به احتمال زیاد، موفق به کسب سرمایه و شروع کسب و کارتان شوید. مسلما سرمایهگذارتان هم از جمله آلمانیهای صبور خواهند بود که زودتر از ۳ سال، انتظار زیادی برای رسیدن به نقطه صفر سرمایهگذاری هم ندارند و شما بدون استرس شروع به فعالیت میکنید.
پس در واقع، آلمان کشوری نیست که بخواهم فقط از بدیهایش بگویم، بلکه خوبیهایی هم در این کشور به واسطه فرهنگ مردمانش وجود دارد که در هیچ جای دیگری نمیتوان مشابهشان را دید. درست است که ریسکپذیری پایین این مردم آنها را مقداری کند کرده، درست است که قوانین دست و پا گیر زیادی جلوی پای استارتاپها وجود دارد که بعضا جلوی پیشرفت سریعشان را میگیرد، درست است که مردم آلمان دنبال راههای خلاقانه برای حل مشکلاتشان نیستند و از روشهای رایج و مطمئن استفاده میکنند، اما اگر ایده شما و نحوه اجرایتان صحیح باشد، موفقیت کسب و کارتان در آلمان تقریبا قطعی است.
ممکن است کسب و کارتان در دسته پولسازترینهای جهان قرار نگیرد، اما مسلما آنقدری پیشرفت خواهد کرد که زندگی شما و سایر کارمندان شرکت را تامین کند.
در واقع، آلمانیها بر خلاف خودروسازانشان که عاشق سرعت هستند، بیشتر عاشق امنیت هستند تا سرعت. ترجیح میدهند مسیری را انتخاب کنند که امنتر باشد تا اینکه سریعتر باشد. باید بگویم، جمله «رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» شرح حال مردم آلمان است. مردمانی که به آهستگی ولی با پیوستگی، در تمامی امور پیش میروند و نتیجه فعالیتهایشان هم به ثروت یک شبه منجر نمیشود، اما به رفاه کلی جامعه میانجامد.
برای مطالعه مطلب در نسخه pdf روزنامه، روی عکس کلیک کنید